روی نعش علمدار

ساخت وبلاگ

روی نعش علمدارش حسین نشسته   (یازهرا)2

الهی خیر نبینه دستتو جدا کرد   علمدار

بشکنه دستی که تیر به رخت رها کرد علمدار

شنیدم در فرات تشنه بودی تشنه لب علمدار

شدی از آب بیرون تشنه لب و پر زتب علمدار

پیشونیت ز ضرب عمود کین شکسته  (یازهرا)2

هردو دستت چوگل روی زمین افتاده  علمدار

کس نبینه شهی علمدارش جون داده علمدار

دم آخر منو صدازدی برادر علمدار

پاشو داداش دیگه اشگامو درنیاور علمدار

دل مولا از این غصه وغم شکسته      (یازهرا)2

بچه ها منتظر آب ببری براشون علمدار

به گوشم میرسه صدای ناله هاشون علمدار

میره دشمن سوی خیمه کسی ندارم علمدار

کمرم شکسته خزان شده بهارم   علمدار

تار وپودم خدا از هم دیگه گسسته   (یازهرا)2

مشگ آب یکطرف دو دست تو یکطرف علمدار

نعش تو یکطرف  چو تیری قلبم هدف علمدار

کلمه   دادا ش رو  شنیده ام   از صدات علمدار

نتونستم که هیچکاری بکنم برات  علمدار

پاشو بی تو برم به سوی خیمه سخته (یازهرا)2

 

گهواره اشگ...
ما را در سایت گهواره اشگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6mm-mmf بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 20:40