زبان حال امام موسی کاظم (ع)

ساخت وبلاگ

اولین زندانی بصره به لب ذکر ودعا

ای خدای لایزال ممنون می باشم تورا

روز و شب را گر ندانم شکوه ای نبود مرا

خلوتی دادی مرا تا با تو باشم ای خدا

در بیابان با غل و زنجیر بردندی مرا

یاد زینب بودم و اشگ دو چشم اسرا

می کنم سیلی سندی را تحمل از جفا

یاد مادر میکنم در کوچه با آن بی حیا

گر پرستاری نباشد من ندارم ادعا

جد من صدپاره شد از ظلم قوم بی حیا

هرزمان این سردی محبس بلرزاند مرا

یاد می آرم ززینب در شب شام بلا

ای خدا مرگی بده بنما زاین بندم رها

از تو خواهم وصلتت را ای حلیم ای کبریا

گهواره اشگ...
ما را در سایت گهواره اشگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6mm-mmf بازدید : 156 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:51